سبد خرید
دخترک کبریت فروش | قصه های کودکانه

دخترک کبریت فروش | قصه های کودکانه

دخترک کبریت فروش دخترک کبریت فروش    شبِ سال نو بود. هوا سرد بود. برف می بارید. دخترک کبریت فروش، در خیابان های سرد و پُر برف می گشت و…

بابای خوب و نازم | شعرهای کودکانه

بابای خوب و نازم | شعرهای کودکانه

بابای خوب و نازم بابا بابای خوب و نازم عزیز و دلنوازم تو نعمت خدایی تو خوب و با وفایی خدا تو را نگه دار که می روی سر کار…

نی نی کوچولو | شعرهای کودکانه

نی نی کوچولو | شعرهای کودکانه

نی نی کوچولو نی نی کوچولو | شعرهای کودکانه نی نی توی حیاطه چشمش به آسمونه منتظره برف بیاد از ابر، دونه دونه به ابر میگه: «چرا کم برف می‌آری…

مامان جون مهربون | شعرهای کودکانه

مامان جون مهربون | شعرهای کودکانه

مامان جون مهربون | شعرهای کودکانه مامان جون مهربون باز تلفن زنگ ميزنه تو گوشم آهنگ ميزنه من گوشيرو برميدارم ميگم الو سلام دارم مامان جونم صداش مياد صداي خنده…