رابطه معلم با دانش آموزان | قصه های کودکانه
بچه های مهربان
در دبستان دخترانه معرفت خانم معلمی بود که همه ی بچه های کلاس سوم بسیار دوستش داشتند، رابطه معلم با دانش آموزان بسیار خوب بود.
آن ها همیشه از مهربانی و اخلاق خوب معلم خود با بچه های دیگر و خانواده خود صحبت می کردند،
یک روز که خانم معلم وارد کلاس شد دید روی میزش
خوراکی و یک لیوان چای گذاشته شده، با تعجب نگاهی به بچه ها کرد و گفت کدام یک از شما این کار را انجام داده اید؟
بچه ها چیزی نگفتند، خانم معلم آن ها را کنار گذاشت و شروع کرد به درس دادن،
زنگ تفریح زده شد و همه به بیرون رفتند و به بازی کردن در حیاط مدرسه مشغول شدند.
زنگ کلاس خورد و بچه ها همیشه زودتر به داخل کلاس می آمدند.
زنگ دوم
وقتی خانم معلم هم وارد کلاس شد دید که دوباره خوراکی و یک لیوان چای داغ روی میزش است،
فکر کرد که بچه ها قصد اذیت کردن او را دارند بدون اینکه چیزی بگوید آن ها را کنار گذاشت و شروع کرد به دیدن تکالیف بچه ها، ناگهان چشمش
به نوشته ای که لای خوراکی ها بود افتاد، در آن کاغذ با دست خطی کودکانه و ساده نوشته شده بود که:
خانم معلم عزیز ما شما را بسیار دوست داریم، شما هر روز به مدرسه می آیید و به
ما درس می دهید و در تمام این مدت نه چیزی می خورید نه چیزی می نوشید،
ما می دانیم بسیار اذیت می شوید، هم گلویتان خشک می شود و هم گرسنه می شوید،
با بچه ها تصمیم گرفتیم که هر روز برای شما چای و کمی خوراکی آماده کنیم.
معلم با خواندن آن یادداشت نگاهی به بچه ها کرد و اشک در چشمانش حلقه زد و به سمت چای و خوراکی ها رفت
و از بچه ها تشکر کرد.
از آن روز به بعد بچه ها هر زنگ برای خانم معلمشان چای و خوراکی آماده می کردند و معلم هم با
مهربانی و آرامش از محبت آن ها تشکر می کرد.
ما درباره ی عروسک ها همه چیز می نویسیم!!!
سرزمین عروسک
Views: 1157