سبد خرید

جوجه طلایی | قصه های کودکانه

جوجه طلایی | قصه های کودکانه

5,0 rating based on 1,234 ratings
بنر تبلیغاتی

جوجه طلایی بازیگوش

جوجه طلایی | قصه های کودکانه

جوجه طلایی | قصه های کودکانه

در یک دهکده ی زیبا مزرعه های زیادی وجود داشت که همگی مشغول کار و تلاش بودند، فصل تابستان بود و هوا بسیار گرم شده بود. حیوانات داخل مزرعه هم مشغول روزمرگی های خودشان بودند.

خانوم مرغه تازه صاحب چند جوجه طلایی شده بود که یکی از آن ها بسیار بازیگوش بود. یک روز که جوجه طلایی بازیگوش در یک ظهر زیبا که آفتاب همه جا را پوشانده بود به سمت برکه حرکت کرد تا چرخی در اطراف مزرعه بزند.

بیشتر بخوانید: زباله نریزیم

او در کنار برکه مشغول پیدا کردن غذا بود، اردک کوچکی هم در آب مشغول شنا کردن بود، تا چشمش به جوجه طلایی افتاد گفت: به داخل آب بیا تا با هم شنا کنیم. جوجه کمی فکر کرد و گفت من شنا بلد نیستم، جوجه اردک گفت: داخل آب شوی می توانی شنا کنی و بسیار اصرار کرد.

جوجه طلایی | قصه های کودکانه

جوجه طلایی هم بالاخره دلش را به دریا زد تا برود و با جوجه اردک شنا کند، وقتی وارد آب شد نتواست شنا کند و داشت غرق می شد. خانوم مرغه و مامان اردک سریع خودشان را رساندند و جوجه طلایی را نجات دادند، خانوم مرغه به او گفت: مگر ما می توانیم شنا کنیم که تو دارد آب شدی؟

جوجه طلایی با ناراحتی گفت: پس چرا جوجه اردک می تواند ولی من نمی توانم؟

جوجه طلایی | قصه های کودکانه

خانوم مرغه که عصبانیتش فروکش کرده بود جوجه طلایی را در آغوش گرفت و گفت: عزیزم تو هم توانایی هایی داری که جوجه اردک نمی تواند انجام دهد، آن ها فرم بدن و پاهایشان به گونه ای است که می توانند شنا کنند، اما بعدها متوجه می شوی که در چه کارهایی مهارت داری اما آن ها ندارند.

جوجه طلایی قانع شد و از مادرش تشکر کرد و قول داد که دیگر کار زشتی انجام ندهد و او را نگران نکند. یک روز که در مزرعه قدم می زدند با مامان اردک و جوجه اش برخورد کردند.

جوجه اردک سریع پیش جوجه طلایی آمد و از بابت آن روز از او معذرت خواهی کرد و با هم شروع کردن به دنبال یافتن غذا. اردک کرمی در زمین پیدا کرد و با نوک پهنی که داشت هر کاری کرد نتوانست آن را بخورد ولی جوجه طلایی سریع با آن نوک باریک و تیزش کرم را یک لقمه ی چپ کرد. کمی جلوتر او یک زنبور را در هوا شکار کرد و یک کرم دیگر را از لونه اش به بیرون کشید و به جوجه اردک داد تا بخورد.

بیشتر بخوانید: علی کوچولو

جوجه اردک که ماتش زده بود گفت: تو در خوردن و شکار غذا بسیار زرنگ هستی. جوجه طلایی لبخندی زد و گفت که هر حیوانی توانایی های خودش را دارد…

راستی! نظرات خود را زیر همین پست یا در صفحه اینستاگرام  با ما درمیان بگذارید

فواید خواندن قصه برای کودکان

خواندن داستان در شب برای کودکان باعث افزایش سطح هوشی کودک، افزایش عشق بین خانواده، بالا رفتن قدرت تخیل و تصور کودکان، بهبود در ادای کلمات و تقویت در گفتار آن ها، شنیدن صدای دلنشین مادر یا پدر قبل از خواب و تاثیر آرامش بعد از آن و ترغیب و ترویج کتاب خوانی برای کودکان باعث می شود که آن ها به کتاب و کتاب خواندن علاقه مند شوند.تیم ما درتلاش است تا سرگرمی ها و بازی هایی که بتواند در پیشرفت و ارتقا سطح هوشی کودکان شما کمک کند را به شما معرفی کنیم.

به همین دلیل ما در سرزمین عروسک مجموعه ای از قصه ها را برای سرگرمی کودکان گرد آوری کرده ایم تا به راحتی در دسترس شما عزیزان قرار بگیرد و با خواندن این قصه ها لحظات شادی را با کودکان خود بگذرانید

برای خواندن قصه ها کلیک کنید

از فروشگاه ما هم دیدن کنید

سرزمین عروسک

عروسک نمدی

Views: 26289

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *