سبد خرید

قصه شب | قصه های کودکانه

قصه شب | قصه های کودکانه

5,0 rating based on 1,234 ratings
بنر تبلیغاتی

تماشای تلویزیون تا دیر وقت

قصه شب | قصه های کودکانه

قصه شب | قصه های کودکانه

مهرو دوست داشت هر شب قبل از خواب تا دیر وقت تلویزیون تماشا کند، او می نشست و همه ی برنامه های تلویزیون را تماشا می کرد تا بالاخره خوابش ببرد، او تا دیر وقت بیدار بود و صبح ها خیلی دیر از خواب بلند می شد.

مادر یک روز به مهرو گفت: دخترم تو باید شب ها زود بخوابی تا بتوانی صبح زود بیدار شوی و همیشه سلامت بمانی، نگاه کردن تلویزیون برای سن تو و تا دیر وقت اصلا کار خوبی نیست. مهرو حرف مادرش را قبول کرد و قول داد که دیگر شب ها تلویزیون تماشا نکند

ولی در عوض از مادرش خواست تا بجای تماشای تلویزیون برایش قصه بگوید تا او بتواند بخوابد، مادر با لبخندی که روی لب داشت قبول کرد.

بیشتر بخوانید: آموزش شستن دست ها به کودکان

فردای آن شب مهرو زودتر از همیشه به رختخواب رفت و مادرش را صدا زد تا برایش قصه بگوید.

مادر هم به اتاق مهرو آمد، لحاف را کنار زد و کنار مهرو دراز کشید، مادرش قصه های زیادی بلد بود، قصه ی حیوانات جنگل، آقا دزده و پلیس و خیلی قصه های شیرین دیگر که مهرو با شنیدن آن ها به جای اینکه بخوابد سر شوق می آمد و مدام به شخصیت های داستانی که مادرش تعریف کرده بود فکر می کرد و می گفت: مادر چند قصه ی دیگر هم بگو، مادر آن شب 4 قصه برای مهرو تعریف کرد تا او به خواب رفت. فردای آن روز مهرو دعا می کرد که زودتر شب بشود تا بتواند داستان های مادرش را گوش کند. شب فرا رسید و مهرو زودتر از شب قبل هم به تخت خواب رفت، مادر مانند دیشب کنار او دراز کشید و شروع کرد به گفتن اولین قصه برای دخترش…

مهرو با خودش گفت امشب خودم را به خواب می زنم تا ببینم وقتی من می خوابم مادرم تلویزیون تماشا می کند یا نه! او با شنیدن اولین قصه چشمهایش را بست و خودش را به خواب زد، مادر وقتی دید که مهرو خوابش برده آرام اتاق او را ترک کرد و رفت.

بیشتر بخوانید: والدین بهترین الگو برای کودکانشان هستند

قصه شب | قصه های کودکانه

مادر فداکار

قصه شب | قصه های کودکانه

مهرو پشت سر مادرش به اتاق تلویزیون رفت اما مادر آن جا نبود، به اتاق کار مادر رفت و آرام از گوشه ی در دید که مادر دارد به کارهای عقب افتاده اش می رسد و بسیار خسته است.

مهرو در اتاق را باز کرد و گفت: مادر؟ مادرش جواب داد عزیز من تو که هنوز نخوابیده ای؟ خواب بد دیدی که بلند شدی؟ مهرو گفت نه مادر میخواستم بگویم که دیگر اذیتت نمی کنم و نمی خواهم هر شب برایم چندین قصه بگویی، قول می دهم زودتر بخوابم تا تو هم به کارهایت برسی. مادر او را در آغوش گرفت و به او گفت ممنون عزیزم که مرا درک می کنی و بزرگ شدی دیگر می توانم با خیال راحت به کارهایم برسم و او را بوسید و به اتاقش برد. مهرو آن شب راحت تر از همیشه خوابید.

راستی! نظرات خود را زیر همین پست یا در صفحه اینستاگرام  با ما درمیان بگذارید

فواید خواندن قصه برای کودکان

خواندن داستان در شب برای کودکان باعث افزایش سطح هوشی کودک، افزایش عشق بین خانواده، بالا رفتن قدرت تخیل و تصور کودکان، بهبود در ادای کلمات و تقویت در گفتار آن ها، شنیدن صدای دلنشین مادر یا پدر قبل از خواب و تاثیر آرامش بعد از آن و ترغیب و ترویج کتاب خوانی برای کودکان باعث می شود که آن ها به کتاب و کتاب خواندن علاقه مند شوند.تیم ما درتلاش است تا سرگرمی ها و بازی هایی که بتواند در پیشرفت و ارتقا سطح هوشی کودکان شما کمک کند را به شما معرفی کنیم.

به همین دلیل ما در سرزمین عروسک مجموعه ای از قصه ها را برای سرگرمی کودکان گرد آوری کرده ایم تا به راحتی در دسترس شما عزیزان قرار بگیرد و با خواندن این قصه ها لحظات شادی را با کودکان خود بگذرانید

برای خواندن قصه ها کلیک کنید

از فروشگاه ما هم دیدن کنید

سرزمین عروسک

عروسک نمدی

Visits: 495

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *