کلاس اولی | قصه های کودکانه
جشن تحصیلی
علی کلاس اول بود.او دوستان بسیاری داشت.
قرار بود فردا در مدرسه ی علی جشنی برای بچه های کلاس اول برگزار شود.
خانم معلم به بچه ها گفته بود لباس های تمیز و مرتب بپوشند و کمی زودتر بیایند و سالن اجتماعات را برای برگزاری جشن مرتب و تمیز کنند تا خانواده بچه ها همکاری آن ها را در این جشن ببینند.
آن روز وقتی علی به خانه رفت به مادرش گفت: مادر لباس ها و کفش هایی که تازه خریدم را
برایم کنار میگذاری تا در جشن فردا بپوشم؟
مادر که ذوق علی را دید لباس هایش را آماده کرد و روی صندلی کنار تخت علی گذاشت.
علی از شوق فردا خوابش نمی برد و مدام به جشن و لباس های نویی که قرار بود بپوشد فکر می کرد.
وقتی چشمانش را باز کرد خورشید را دید که در آسمان می درخشد، خوشحال شد و سریع آماده شد تا به مدرسه برود.
وقتی به مدرسه رسید دید که دوستانش زودتر از او رسیده اند، پارسا زمین را جارو می زد،
حامد نیمکت ها را دستمال می کشید و
میلاد هم وسایل را جابجا می کرد.
ناگهان پارسا متوجه آمدن علی شد و به او گفت: علی بیا کمک، چرا آن جا خشکت زده!
علی انگار که حرف پارسا را نشنیده شروع به قدم زدن کرد و به لباس های خود نکاه می کرد.
در همین موقع خانم معلم وارد سالن شد، آینه ای در دست داشت تا با آن سالن را تزیین کند. علی را دید و به او گفت:
علی جان آمدی؟ بیا به من کمک کن و آن طرف آینه را بگیر، علی که دیگر نمی توانست از زیر این کار هم در برود به
طرف خانم معلم رفت و به او کمک کرد.
وقتی آینه را زمین گذاشتند علی خود را در آینه دید و متوجه موضوعی شد.
همان طور به آینه خیره شده بود و به لباسش نگاه می کرد که لکه ی سیاه بزرگی روی لباسش است.
ناراحت شد و همان جا ایستاد و شروع کرد به گریه کردن.حامد نزدیک شد و گفت چه شده علی؟
علی همانطور گریه می کرد و به آینه نگاه می کرد، حامد نگاهی به آینه کرد و کتوجه همه چیز شد.
با دستمالی که در دست داشت آینه را تمیز کرد و لکه ی سیاه روی آینه از بین رفت.
علی که فهمید لک برای لباس او نیست گریه اش قطع شد و یک نگاه به حامد کرد،
حامد و دوستان علی شروع به خندیدن کردند و علی هم با آن ها خندید.
در دل خود به مهربانی دوستانش و اینکه درونشان چقدر زیباست فکر می کرد و به کمک آن ها رفت.
بچه ها زیبایی همیشه به لباس نو و مرتب نیست، ما باید قلب و درونمان هم زیبا باشد تا انسانی دوست داشتنی باشیم.
محبت کردن و مهربانی از زیبایی های درون ماست.
ما درباره ی عروسک ها همه چیز می نویسیم!!!
سرزمین عروسک
Views: 7330