خانه تکانی عید | قصه های کودکانه

• 28 فوریه 2019
• admin
• یک نظر

خانه تکانی عید | قصه های کودکانه

عید نوروز

نزديک عيد جنب و جوش مردم زياد مي شود، همه سعي مي کنند به هم کمک کنند تا کارها سريع انجام شود، بعد از تميز کردن خانه آن ها به خريد مي روند، لباس نو، ميوه و شيريني مي خرند و به دنبال سين هاي سفره ي هفت سين مي روند.

دلارام 14 سال داشت و براي خودش خانمي شده بود، مادرش در حال تميز کردن آشپزخانه بود و او هم در اتاق ديگر مشغول تماشاي تلويزيون بود. دلارام درست چند روز پيش قول داده بود که به مادرش در کارهاي خانه کمک کند، اما فعلا خبري از کمک کردن نبود، چشمش به مادرش افتاد و ديد که چقدر خسته شده است، ناگهان به فکر قولی که به او داده بود افتاد و به آشپزخانه رفت و گفت: مادر؟ من چه کاري انجام دهم؟

همکاری خانواده

مادر که ديد دخترش بالاخره  به قولش عمل کرده گفت: يک دستمال بردار و آرام ميزها و تلويزيون را تميز کن. دلارام شروع کرد به گردگيري و حسابي به مادرش کمک کرد، بعد از گردگيري رفت تا گل ها را آب بدهد، کفش ها را واکس زد و يک چاي تازه دم ريخت و به مادرش گفت: بيا مادر، بيا تا کمي استراحت کنيم و بعد دوباره شروع کنيم و امروز خانه را تمام کنيم.

مادر آمد و دلارام را در آغوش گرفت و گفت: خوشحالم از اينکه دختر فهميده اي دارم که هميشه يار و ياور من است. همانطور که داشتند چاي مي نوشيدند پدر در خانه را باز کرد، دلارام سريع رفت و براي پدر هم يک ليوان چاي آورد. بعد از اينکه کمي استراحت کردند دوباره خواستند شروع کنند که ديدند پدر خانواده هم آماده شده براي کمک کردن.

مادر بسيار خوشحال بود و خدا را بابت داشتن اين عزيزانش شکر کرد. تعاون و همکاري در خانه از ارکان مهم پايداري آن خانواده است. پس هميشه سعي کنيم به همديگر کمک کنيم.

Views: 4166

اشتراک گذاری...

admin وب‌سایت