دو قلوهای شیطون | شعرهای کودکانه
دو قلوهای شیطون
دو قلوهای شیطون | شعرهای کودکانه
یکی بود یکی نبود
توی یک شهر بزرگ
یک پدر مادر خوب
با دوتا بچه ناز
در کنار همدیگه
شاد و خوشحال بودند
***
می دونید اسم اونا
چی بودش ای بچه ها؟
اسم این یکی قلی
اسم اون هم قلقلی
شکل همدیگه بودند
به همین خاطر همه
به قلی و قلقلی
دو قلو گفته بودند
***
این دو تا بچه ی خوب
خیلی هم شیطون بودند
طفلکی مادرشون
وقت شیر دادنشون
یه وقتی اشتباه می کرد
فکر می کرد دفعه پیش
به قلی غذا داده
اما این دفعه بازم
به قلقلی غذا می داد
***
بیشتر بخوانید: دزد دریایی بد اخلاق
چون که این دو قلوها
خیلی شکل هم بودند
مادرشون نمی تونست
بین دوتا پسرش
یک کمی فرق بذاره
اتفاقا هر دفعه
که قلی گریه می کرد
قلقلی هم چون قلی
جیغ می زد، گریه می کرد
***
هر وقت این گشنه می شد
اون یکی هم نون می خواست
مخصوصا وقت بازی
سر یک اسباب بازی
بین این دو قلوها دعوا می شد
این یکی گریه می کرد
این یکی داد می کشید
تا که مادر می رسید
اونارو آشتی می داد
***
همه ی قوم و خویش ها
به قلی و قلقلی
کادوی خوب می دادند
این یکی ماشین می داد
دیگری یک عروسک
یکی دفترچه می داد
اون یکی مداد می داد
***
بچه های خوب من
این دوتا بچه خوب
یک کمی بزرگ شدند
گاهی وقت ها این دو تا
وقتی که مادر نبودش
اینور اونور می شدند
همه چیز به هم می ریخت
***
این یکی یواشکی
توی آشپزخونه می رفت
دست به بشقاب ها می زد
اون یکی توی اتاق
از دیوار بالا می رفت
گاهی وقت ها با مداد
رو دیوار خط می کشید
بیشتر بخوانید: شیمو با فکر تازه، ماسک و لباس می سازه
***
هر چی مادر و پدر
با اونا حرف می زدند
اصلا هیچ اثر نداشت
تا که روزی از روزها
که بابا خانه نبود
مادر هم برای ظهر
وقت پختن ناهار
توی آشپزخونه بود
***
قلی رفت کنار نفت
چون که تشنه ش شده بود
شیر بشکه را پیچوند
یه کمی نفت تو لیوان
به جای آب سر کشید
***
قلقلی از اون طرف
در یخچال رو وا کرد
یه دونه خیار گرفت
به دور از چشم مادر
خیار و نشسته خورد
***
نیم ساعت گذشته بود
که حال اون دو تا
شروع کرد به بد شدن
سرشون درد گرفت
رنگ هر دو تا پرید
دل این دو تا پسر
هر دو با هم درد گرفت
***
وقتی مادر سر رسید
نمی دونست چکار کنه
هی می گفت قلی چیه؟
قلقلی حالت بده؟
***
خلاصه مادر دوید
یدونه تاکسی گرفت
هر دو تا بچه رو زود
برد توی مریضخونه
یک آقا دکتر اومد
تا که بچه ها رو دید
فهمید این دو تا پسر
بدجوری مریض شدن
***
بعدش دکتر به اونا
گفت باید آمپول بزنند
تا که کم کم حالشون
خوب بشه، سالم بشن
اما باید بعد از این
به مادر قول بدن
که سر یخچال نرن
دست به نفت هم نزنن
***
عاقبت دکتر زدش
یه آمپول به قلی
یکی هم به قلقلی
***
دو قلوهای شیطون | شعرهای کودکانه
دو قلو ها قول دادند
دیگه هر وقت که مادر
توی آشپزخونه بود
اون دو تا مثل دو گل
خوب و پاکیزه و شاد
بنشینن توی اتاق با همدیگه
هر چی که می خوان بگن
به مادر جون که بره
براشون زود بیاره
***
بله بچه های من
هم قلی هم قلقلی
خیلی خیلی خوب شدند
دیگه هیچ کار بدی
از اونا سر نزد
***
پس از آن روی دیوار
با مداد خط نزدن
برای اسباب بازی
سر هم داد نزدن
هر چی که مادر می گفت
دو تایی گوش می دادن
***
نکته: به علت پیشگیری از شیوع بیماری کرونا و سلامت هموطنان عزیزمان لطفا در خانه بمانید و از سفرهای غیر ضروری خودداری کنید.
*برای خواندن مجموعه شعرهای سایت دال لند همه روزه با ما همراه باشید*
*با آموزش شعرهای زیبا و ساده به کودکانتان، در تقویت حافظه و هوش آن ها تاثیر گذار باشید*
والدین بخوانند!
حتما تا به حال متوجه شده اید که خواندن داستان های شبانه یا همان قصه شب برای کودکان بسیار مفید و موثر است، اما والدین به دلیل بهانه هایی از جمله خستگی در طول روز و کار بیش از اندازه تمایلی به خواندن چند برگ کتاب در هنگام خواب برای کودکانشان ندارند، کاری که از لحاظ سلامت روحی و جسمی بسیار در کودکان تاثیر گذار است.
فواید خواندن قصه برای کودکان
خواندن داستان در شب برای کودکان باعث افزایش سطح هوشی کودک، افزایش عشق بین خانواده، بالا رفتن قدرت تخیل و تصور کودکان، بهبود در ادای کلمات و تقویت در گفتار آن ها، شنیدن صدای دلنشین مادر یا پدر قبل از خواب و تاثیر آرامش بعد از آن و ترغیب و ترویج کتاب خوانی برای کودکان باعث می شود که آن ها به کتاب و کتاب خواندن علاقه مند شوند.تیم ما درتلاش است تا سرگرمی ها و بازی هایی که بتواند در پیشرفت و ارتقا سطح هوشی کودکان شما کمک کند را به شما معرفی کنیم.
به همین دلیل ما در سرزمین عروسک مجموعه ای از قصه ها را برای سرگرمی کودکان گرد آوری کرده ایم تا به راحتی در دسترس شما عزیزان قرار بگیرد و با خواندن این قصه ها لحظات شادی را با کودکان خود بگذرانید
اینستاگرام سرزمین عروسک را دنبال کنید
با شعر های کودکانه همراه ما باشید
سرزمین عروسک
Views: 1028
